تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
شعر شب تاسوعا
تویی دریا
میان نا امیدی ها امید ما ابوفاضل
دوباره آمدم با دست خالی یا ابوفاضل
تمام سال را در انتظار امشبی بودم
پس از یک سال امشب کار دارم با ابوفاضل
نه تنها من ، میان روضه هایت اشک می ریزند
برایت ارمنی ها و مسیحی ها ابوفاضل
فدای تو سر و جانم چه بی اندازه مظلومی
میان دشمنان تنها ترین سقا ابوفاضل
منم صحرای خشکیده به امید نگاه تو
تویی دریا تویی دریا تویی دریا ابوفاضل
حسین علاءالدین
تعداد بازديد : 191
چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت: 23:45
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب