آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم

آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم

آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم

آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم

آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم

آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام

صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام

بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد

از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام

چون شمع آب شد تنم از بس گریستم

ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم

زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت

جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم

دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی

از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم

ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی

این کوه را تن چون کاه چون کشم

پای تو و که برسر چشمان خود نهم

دست تو کو خار ز پایم برون کشم


تعداد بازديد : 115
جمعه 29 شهریور 1392 ساعت: 13:17
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف