از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی

از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی

از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی

از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی

از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی
از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از داغ دوری پسرش پیر بود و بس از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنی
از داغ دوری پسرش پیر بود و بس

از این فراق، گریه گلوگیر بود و بس

با اشک چشم آن چه ز لب، گوش می شنید

تسبیح و حمد و آیه و تکبیر بود و بس

آن یار و غمگسار که تا آخرین نَفَس

از او جدا نشد غل و زنجیر بود و بس

از آن همه شکنجه، فقط بر دل و جگر

دشنام ها به مادر او تیر بود و بس

 

سید علی احمدی


تعداد بازديد : 183
چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت: 5:53
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف