غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده

غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده

غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده

غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده

غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده
غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع) اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده

غزلي قديمي نذر امام هشتم(ع)

اي هرچه جاده سوي تو در رفت و آمد است

هر دل شكسته اي به نگاه تو رو زده ست

لبريز غصه ام دلم اما كنار تو

در گفتن و نگفتن دردش مردد است

من شاعرم ، تحملم اصلا زياد نيست

تاب و توان قافيه ها كمتر از حد است

يك عمر هرچه جمع نمودم چه فايده!؟

با دست خالي آمده ام پيش تو، بد است

چون كفتران جلد به سو اگر روم

تنها پناهگاه دلم باز گنبد است

وقتي دخيل پنجره فولاد مي شوم

ديگر دلم به هر چه كه جز توست مرتد است

خورشيد مشرقي و خراسان به يمن تو

ازقرن هاي دور به نورت زبانزد است

چشم تو نور...نور علي نور ميشود

وقتي نگاهي از توطلوعي مجدد است

وقتي تفاوت است در انگورهاي تاك

قافيه جاي "شهد" در اين بيت " مشهد" است

 

مرضیه فرمانی


تعداد بازديد : 109
جمعه 25 مرداد 1392 ساعت: 11:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف