( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس

( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس

( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس

( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس

( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس
( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
( حضرت معصومه ) چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار دامنش از نس

( حضرت معصومه )
چادرش از جنس باران بود و قلبش لاله زار
شانه هایش تکیه گاه بغض های بیقرار
دامنش از نسل دامان حریر آفتاب
چشمهای پاکش از ذریه ی سبز بهار
دختر بی شبهه ی سجاده های نور بود
گریه هایش سر به مُهر و سجده هایش بی شمار
خواهر خورشید بود و تن به ظلمت ها نداد
چیره شد بر ابرها و بر کسوف آزگار
وسعت اندوه را کوچید تنها و غریب
تا بگیرد روشنی ها را سراغ از روزگار
در مسیر عشق اما طاقت او طاق شد
بر زمین افتاد آن سرو " فراوان شاخسار "
. . .
آه ! اینک سبزه زار چادر معصوم او
چون بهشتی در کویر خشک مانده یادگار

 

سودابه مهیجی

 

با تشکر از سرکار خانم سودابه مهیجی بخاطر ارسال این شعر


تعداد بازديد : 95
سه شنبه 22 مرداد 1392 ساعت: 7:13
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف