قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ

قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ

قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ

قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ

قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ
قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
قبله نما ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم ما شبنم صبحیم که در محضر خ

قبله نما

ما حیرت محضیم و زکوثر نشناسیم
آن قدر به می حل شده ماغر نشناسیم

ما شبنم صبحیم که در محضر خورشید
جز چهره ی او قبله ی دیگر نشناسیم

آشوب قیامت همه از شور لب ماست
ما شیعه ی عشقیم که محشر نشناسیم

آن پادشهانی که در سجده ی اول
جز خاک در حضرت قنبر نشناسیم

ما روز ازل بر در فردوس نوشتیم
ما خانه به جز خانه ی حیدر نشناسیم

دیوانگی ماست که انگشت نما شد
صدشکر خدا را که علی قبله نماشد

آن روز که دیدند دو دلدار خدا را
در دست نبی دست خداوار خدا را

بودند ملائک همه درسجده که دیدند
همسایه ی دیو را به دیوار خدا را

بیخوده نبودست که ماتش شده زهرا
می دید در آن آینه اسرار خدا را

این جلوه ی بی مثل غدیر است
فرمود پیمبر که " امیر است امیر است "

این جا قهر نمایان شود از گوشه ی چشمش
هیهات که طوفان شود از گوشه ی چشمش

این مرد که بر دوش خودش تیغ نهاده
یک معرکه حیران شود ازگوشه ی چشمش

لازم نبود تیغ کشد در صف دشمن
یک دشت پریشان شود از گوشه ی چشمش

حرفی نزده زهره ی هر شیر دریده
انگار رجز خوان شود از گوشه ی چشمش

خاک قدمش شود تماشائی محشر
یک دشت هراسان شود از گوشه ی چشمش

آن گونه در قلعه زجا کند به دستش
جبریل نه صد بوسه خدا زد به دستش

آبی بزن این آتش پنهانی ما را
دریاب شب مستی و حیرانی مار

ساقی می این جام کفاف دل مانیست
با خمره بیاورد می طوفانی ما را

خم ار بشکن بر سر ما تا که بشوئی
با عشق علی زلف پریشانی ما را

ما را ازل از خاک علی تا که خدا ساخت
دیدند همه منصب سلطانی ما را

ما شیعه عشقیم و خدا تا به قیامت
بر عرش زده تخت سلیمانی ما را

از عهد ازل ناد علی هر شبه گفتیم
ما نام علی یکصد و ده مرتبه گفتیم


تعداد بازديد : 291
پنجشنبه 10 مرداد 1392 ساعت: 2:39
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف