تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ

تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ

تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ

تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ

تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ
تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد چند وقتي ست كه پنهان شده زير چ

تا بيايد اجلش ذكر هوالهو دارد

بانويي كه همه شب دست به پهلو دارد

 
چند وقتي ست كه پنهان شده زير چادر

تا نفهميم چه رازي به گُل رو دارد

 

اصلا انگار نه انگار تنش خرد شده

بسکه این یار فداکار علی تو دارد

 
اين سوالي است كه زينب ز حسن ميپرسد

دستش آيا رمق بافتن مو دارد؟

 
اشتباه است گمان کردی اگر رفته رکوع

کار پیری است چنین دست به زانو دارد

 
قاتل محسنش امروز عيادت آمد

اي خدا كافر ملعون چقدر رو دارد

 
آمده بود بفهمد كه چه شد ؟ آيا مُرد؟

بي حيا نيت دق دادن بانو دارد

 
پر و پا قرص ترين يار ولايت زهراست

سندش هست مدالي كه به بازو دارد

 
باز اگر پاش بيفتد به خدا آماده است

قدر مردن به ره يار كه نيرو دارد؟

 
آخرين روز هم از زندگيش غافل نيست

با همان حال بدش دست به جارو دارد

 
دست زینب شب اسرار کفن ها را داد

ولی اینکه سه کفن بود کمی بو دارد

 

شاعر: علي صالحي


تعداد بازديد : 101
پنجشنبه 13 تیر 1392 ساعت: 9:31
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف