حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش

حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش

حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش

حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش

حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش
حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر سرما خروشی سهمگین انداخت در ش

حضرت زهرا(س)-ولادت-حماسه سیاسی

 

شب بود و تاریکی طنین انداخت در شهر

سرما خروشی سهمگین انداخت در شهر

آن شب صبوری در سرشت مادران بود

زنده به گوری سرنوشت دختران بود

ناگاه فجری مژده ی روشنگر آورد

از خاوران نور محمد سر برآورد

آن مرد، دل را شور محشر گونه ای داد

زن را کرامت های دیگر گونه ای داد

می گفت زن چون آسمانی بیکران است

آری بهشتی زیر پای مادران است

زیباترین فصل کتاب او تو بودی

والاترین زن در خطاب او تو بودی

ای نور تو شمع دل افروز پیمبر

مزد عبادات چهل روز پیمبر

ای هم نشان با چاه در انبوه دردش

ای همنشین ماه با گل های زردش

با آن جلالت پای پر آماس، آری

دستان پینه بسته و دستاس، آری

بانو! چقدر این سادگی را دوست داری

پیش از سفر آمادگی را دوست داری

ای روزه از صبر سه روزت طاقتش طاق

ای سفره ی افطار تو سرشار انفاق

از بس پس انفاق ها لحظه شمردی

تا خانه ات رخت عروسی را نبردی

دست تو از باغ خدا انجیر می ریخت

بر کاسه ی صبح دل ما شیر می ریخت

آری گل مریم تماشا آفریدی

عطری دمیدی و مسیحا آفریدی

مثل اذان نام تو بر گلدسته ها ماند

وقتی گلستان تو زینب را شکوفاند1

با نسل تو خورشید اندودیم اکنون

با یازده صبح تو خشنودیم اکنون

پلکی بزن اردیبهشتی تو باشیم

سلمان خرمای بهشتی تو باشیم

ای هرم صحرای عطش غالب به حالت

ای سختی شعب ابی طالب به جانت

شبنم بپاشان شاخه ساران سحر را

آغوش واکن بوسه باران پدر را

آری پدر را یا رسول الله گفتی

در پاسخ اما این سخن ها را شنفتی:

ای گل، بهاری عاطفه در برگ ها کن

یعنی مرا با "ای پدر" تنها صدا کن

بعد از پدر صبر جمیل آرامتان کرد؟

یا گفتگو با جبرئیل آرامتان کرد؟

ما در مدینه عطر گل ها را شنیدیم

اما نشانی از مزار تو ندیدیم

ای خطبه ات مهر دهان یاوه گوها

ای ندبه ات بنیان کن بی چشم و روها

با خطبه ات مرز امید و بیم بودی

آن جا تبر بر دوش ابراهیم بودی

گفتی: مبادا کافری ها پا بگیرند

موسی نباشد سامری ها پا بگیرند

نگذاشتی که بیشه ها در گیر باشند

روباه ها فکر شکار شیر باشند

با این حماسه شور و شینی آفریدی

تکبیر گفتی و حسینی آفریدی

دشمن اگر چه بادها در غب غب انداخت

خود را میان خطبه ی پر شور تو باخت

تو کوثری تو چشمه ای تو مثل رودی

از دامن خورشید ما تهمت زدودی

یعنی که گفتند ابتر است اما چنین نیست

انگشتر پیغمبر ما بی نگین نیست

اکنون خدا را شکر بی کوثر نماندیم

این انقلاب ماست ما ابتر نماندیم

امروز در بیروت نسل تازه داریم

در غزه از روح حماس آوازه داریم

آنک درای فتح و ایمان پرشتاب است

این بانگ نسل سوم انقلاب است

"گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم

حکم جلودار است سر در پیش داریم"

بانو! جوانانت خط شب را شکستند

با راه فرزندت خمینی عهد بستند

لب تر کنی در معرکه جان می سپارند

ای هاجر! اسماعیل هایت بی قرارند

بار دگر دل مژده ی روشنگر آورد

از خاوران نور محمد سر بر آورد

 

 


تعداد بازديد : 123
یکشنبه 08 اردیبهشت 1392 ساعت: 7:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف