تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
غزلی پیشکش به حضرت فاطمه(س)
دلم را شکستم که از او بگویم
که از قبله ی قوم آهو بگویم
بگویم دلیل ِ تب ابر ها را
از این سیل ِ باران به هر سو بگویم
قلم سوخت از آتش ِ پشت ِ آن در
چه طور از کبودی ِ پهلو بگویم؟!
قیامت به پا شد ، قد سرو تا شد
که از درد دل های بانو بگویم
چه طور از دل شیر ِ در بند ِ میدان
در این شعر آشفته گیسو بگویم؟
چه طور از دل ِ خون ِ مردی که حالا
سرش را نهاده به زانو بگویم؟
بگریم بر این ماجرا ، های های و
بمیرم در این بین و هو هو بگویم
من آن زنده رودم که در ماتم او
غمم را کماکان به خواجو بگویم
محمدرضا سلیمی
تعداد بازديد : 369
چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت: 23:06
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب