دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟

دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟

دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟

دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟

دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟
دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دوباره زمزمه شعر و باز باران است به آن ترنم مستانه شهر مهمان است هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟

دوباره زمزمه شعر و باز باران است
به آن ترنم مستانه شهر مهمان است
هوای تازه و باران که بسته پنجره را؟
شَمال صبح پر از بوی ترد ریحان است
ببین به شاخه دو گنجشک عشق می بازند
چه ناز دامن گلها به باد رقصان است
صدای پای کسی کوچه را به رقص آرد
دوباره عاشق بی چتر در خیابان است
مسافر است عقیق یمن دو چشمانش
ولی دچار به فیروزه خراسان است
بیا و پنجره بگشا به سوی آبی ها
بیا چراغ بگیر آرزویم انسان است


تعداد بازديد : 122
چهارشنبه 14 فروردین 1392 ساعت: 6:27
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف