کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا

کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا

کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا

کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا

کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا
کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد ســــعی دارد پـا

 

کار مشـکل‌ســــاز شد خـــانه‌داری با تن تب‌دار مشـکل‌ســـاز شد

ســــعی دارد پـا شـود ســعی او هربار شد تکرار مشـکل‌ســـاز شد

رفت تا جـــــارو کنـد خانه جــاروکردنش این‌بار مشـکل‌ســـاز شد

حــــرف با پهــلو زد و نیش تیـز در همان مسمار مشـکل‌ســـاز شد

دست سنگین جای خود وقت سیلی خوردنش دیوار مشـکل‌ســـاز شد

مشــکلاتش یک‌ طرف رو گرفتـــن از علی بسیار مشـکل‌ســـاز شد



شاعر : حامد تجری 



تعداد بازديد : 337
یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت: 23:52
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف