زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب

زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب

زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب

زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب

زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب
زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
زده آتش زمین آباد ما را غروب چشم هایت ای مسافر شدی دنبال یک نامه ز دلبر میان کوچه های خسته عاب

 

زده آتش زمین آباد ما را

غروب چشم هایت ای مسافر

شدی دنبال یک نامه ز دلبر

میان کوچه های خسته عابر

**

پرستوهای بالت را شکسته

میان راه، سنگ بی وفایی

نیفتی ناگهان از پا که بانو

عمود خیمۀ عمر رضایی

**

عزادار دل زخم شما بود

زمین و آسمانِ شهر مردم

به پای چشمتان خرج خدا شد

حیای خاک و بوم و غیرت قم

**

 ضریح مهر تو در سینه دارد

هوای قبر مخفیِ بهاره

عزای تو میان عرش بالا

عزای حضرت زهرا دوباره

**

گرفته از نگاهت زهر بی دین

شعاع نور و موج ناله ات را

شفای درد تو ذکر رضا بود

ولی از داغ او افتادی از پا

**

 مگر تو زینب موسی نبودی؟

حسین آمد به بالینت به پا خیز

خدا را این که تا کوفه نرفتی

بهار تو نشد همرنگ پاییز

 

روح الله عیوضی


تعداد بازديد : 211
چهارشنبه 02 اسفند 1391 ساعت: 8:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف