همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان

همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان

همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان

همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان

همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان
همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
همین جا بود ... همین جا بود ، آهم را شنیدند ولی انگار اشکم را ندیدند همین جا بود ، آتش هایشان

همین جا بود ...

همین جا بود ، آهم را شنیدند

ولی انگار اشکم را ندیدند

 

همین جا بود ، آتش هایشان را

به روی خیمه های ما کشیدند

 

همین جا بود ، باشوق شهادت

کبوتر ها ز ِ خیمه می پریدند

 

همین جا بود ، زن ها بین خیمه

گریبان از غم تو می دریدند

 

همین جا بود ، آری ... بین گودال

سرت را پیش چشمانم بریدند

 

همین جا بود ، دیدم اسب هاشان

به روی پیکر تو می دویدند

 

همین جا بود ، بعد داغ عبّاس

همه طعم اسارت را چشیدند

 

کنارت با سرزانو رسیدم

نبودی که ببینی من چه دیدم

 


تعداد بازديد : 171
شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 9:55
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف