پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از

پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از

پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از

پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از

پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از
پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پرچم سياه هيئت ما را بياوريد زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد حال و هواي شعر به كلي عوض شده است از

 

پرچم سياه هيئت ما را بياوريد

زنجير هاي بزمِ عزا را بياوريد

حال و هواي شعر به كلي عوض شده است

از نو رديف و وزن هجا را بياويد

تا در ميان هيئت ما حروله كنند

پس ساكنان عرش خدا را بياوريد

جاي گللاب تا كه معطر شود فضا

گرد غبار صحن رضا را بياوريد

ما تشنه مي شويم زبس سينه مي زنيم

از قدس كاسه هاي طلا را بياوريد

سر چشمه ي بقا به خدا چاي روضه هاست

پس بهر خضر چاي بقا را بياوريد

روضه تمام شد به تمناي يك طعام

حاتم نشسته است، غذا را بياويد

شاعر:محمد علي كاروان


تعداد بازديد : 261
دوشنبه 11 دی 1391 ساعت: 20:05
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف