تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
این جا سخن ز سرّ عروج شهیده است
آن بانویی که جان علی را خریده است
مردم چرا عزیز پیمبر غریبه شد؟!
او را نبی به دامن خود پروریده است
زهرا رفیق غربت خانه نشین شده
عالم نظیر غربت او را ندیده است
اصلاً میان زندگییش روز خوش ندید
او را خدا برای محن آفریده است
او بار بی کسی علی را کشد به دوش
او در رکاب شاه ولایت خمیده است
دیگر توان جاروی خانه زدن نداشت
او در میان بستر خون آرمیده است
زهرا به خون سرخ شهادت کند وضو
اطراف خانه آب وضویش چکیده است
آخر مگر به ضربه ی سیلی دون چه شد؟!
گم کرده راه خانه و رنگش پریده است
تعداد بازديد : 219
دوشنبه 27 آذر 1391 ساعت: 10:22
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب