تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
دردها مىچكد از حال و هواى سفرش
گرد غم ريخته بر چادر مشكى سرش
تك و تنها و دو تا چشم كبود و چند تا ...
كودك بى پدر افتاده فقط دور و برش
ظاهراً خم شده از شدت ماتم امّا
هيچ كس باز نفهميده چه آمد به سرش
روزها از گذر كوچه آتش رفته
اثر سوختگى مانده سر بال و پرش
با چنين موى پريشان و بدون معجر
طرف علقمه اى كاش نيفتد گذرش
همه بغض چهل روزه او خالى شد
همه كرب و بلا گريه شد از چشم ترش
تعداد بازديد : 251
جمعه 18 آذر 1390 ساعت: 7:28
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب