من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم

من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم

من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم

من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم

من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم
من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
من که از سوز عطش در تب تابم مادر تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر عجل آمد به سراغ من و در این دم

من که از سوز عطش در تب تابم مادر

تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر

عجل آمد به سراغ من و در این دم مرگ

نه به بالین پسرم هست نه بابم مادر

ز غریبیم همین بس که مرا همسر من

کرده مسموم در ایام شبابم مادر

دست در دست کنیزان و به دست افشانی

ناله کردم ندادن جوابم مادر

گرچه از آتش زهرش جگرم سوخت ولی

بیشتر خنده  ی او کرده کبابم مادر

آب مهر تو و آخر به چه جرم و گنهی

کرده اند منع ز یک جرعه آبم مادر

با لبی خشک و دلی سوخته از آتش زهر

یاد لب تشنگی طفل ربابم مادر

 

پایگاه شعر مذهبی رضیع الحسین علیه السلام


تعداد بازديد : 159
دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت: 8:56
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف