مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم

مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم

مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم

مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم

مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم
مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مست شدم رقیه مذهب شدم باده خور از ساغر زینب شدم شکر که قلاده زدندم ز لطف تا سگ این بیت ملقّب شدم

مست شدم رقیه مذهب شدم

باده خور از ساغر زینب شدم

شکر که قلاده زدندم ز لطف

تا سگ این بیت ملقّب شدم

شاعر: توحيد شالچيان ناظر

ساده و بی کنایه می گویم

مثل ترتیل آیه می گویم

تا در این سینه ام نفس باقیست

" أنا کلب الرّقیه " می گویم

شاعر: توحيد شالچيان ناظر

هنوز روي سرت جاي نيزه داري و من

نشسته ام كه بيايد عمو به ياري و من

هزار حرف دگر با سر تو دارم و تو

به سوي عمه پريشان و بيقراري و من ...

شاعر: محسن نورپور

چو زينب پيكرش را آب مي ريخت

 

ستاره بر تن مهتاب مي ريخت

 

  همه ديدند چون زهراي اطهر

 

ز هر جاي تنش خوناب مي ريخت

 

شاعر: یاسر حوتی

به زحمت تكيه بر ديوار مي‌كرد

 

گهي اين جمله را تكرار مي‌كرد

 
 

الاهي صورتش آتش بگيرد !

 

كه با سيلي مرا بيدار مي‌كرد

 

 شاعر: یاسر حوتی

قفس را بر کبوتر تنگ کردند

پذیرایی از او با سنگ کردند

به او گفتند زهرای سه ساله

سپس با فاطمه هم رنگ کردند

شاعر: عابدین کاظمی

مرا با غصه ها دمساز کردند

به رویم راه غم را باز کردند

چون فهمیدند من بابا ندارم

مرا با تازیانه ناز کردند

شاعر: عابدین کاظمی

تنم زخمی ، لباسم پاره پاره

شمار دردهایم بی شماره

ز دست سیلی سنگین دشمن

نه گوشی دارم و نه گوشواره

شاعر: روح الله گائینی

دگر میلی بر این دنیا ندارم

میان کودکان هم جا ندارم

عدو می زد مرا با تازیانه

که می داسنت من بابا ندارم

شاعر: عابدین کاظمی

سروش سرخ عاشورا ، رقیه

تمام هستی مولا ، رقیه

دوباره داغ زهرا گشت تازه

مغیره ، زجر شد ، زهرا ، رقیه

شاعر: روح الله گائینی


تعداد بازديد : 209
شنبه 11 شهریور 1391 ساعت: 0:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف