تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
مشک من،تابه حرم چند قدم مانده نریز
خاکی از شرمندگی بر دل درمانده نریز
من دو دستم را به پایت ریختم،طاقت بیار
چون صدای گریه طفلان تو را خوانده نریز
مرد و قولش ، این من و نیزه و شمشیر و سنان
حرمله گر چه سه شعبه سمت ما رانده نریز
العطش گفتن طفلان ،نفسم را برده است
تو دگر آتش بر این سینه رنجانده نریز
ذکر لالایی تو کار شب و روز رباب
کودکش را با مشقت،تازه خوابانده نریز
قاسم افرند
با تشکر از برادر عزیزم جناب آقای قاسم افرند بخاطر ارسال این شعر
تعداد بازديد : 165
سه شنبه 07 شهریور 1391 ساعت: 21:37
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب