دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد
دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد که آتشی به در خانه باز مَحرم شد به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد

که آتشی به در خانه باز مَحرم شد

به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره حَجمه ی دشمن به فکر ماتم شد

دوباره دست غریب مدینه بسته شد و

به پشت مرکب دشمن دوید هی خم شد

همیشه پشت سواری غباری برجا هست

میان آن همه طوفان علی مجسم شد

به زیر پای غریبی لباس او می رفت

«زمینه های زمین خوردنش فراهم شد» (۱)

زتازیانه ی دشمن کبود پیکر او

هلاک روضه ی زهرا ، شبیه آن هم شد

صدای ناله جعفر ضعیف ، یازهرا !

به محض فاطمه گفتن شکنجه محکم شد

زضرب شست عدویش به صورت آقا

کبود نه ! دو سه دندان از آن دهان کم شد

 

علیرضا عنصری


تعداد بازديد : 293
سه شنبه 31 مرداد 1391 ساعت: 15:56
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف