تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
راه افتاده تمام غم دنیا با تو
گره خورده ست به خون، قصّه ی فردا با تو
مطلع سرخ غزل های جهانی شده ای
مطلع شعر، چه زیبا شده امّا با تو
شب اشک ست و تماشاست اگر بگذارند
اشک، با من، به سر نیزه تماشا با تو
صوت قرآن تو از حنجره ی باران ست
بارش ابر غمت با من و معنا با تو
آسمان طفل یتیمی شده بر دوش زمین
آمده از کرم و لطف تو بالا با تو
گَر جهان پُر شود از یوسف مصری هرگز -
با کسی راه نیاید دلم الّا با تو
تو که باشی همه ی گمشده ها پیدایند
هر چه گم گشته در اینجا، شده پیدا با تو
جلوه کرده ست خدا روی زمین در نقش ِ -
فصل سرخی که رقم خورده در اینجا با تو
قرن ها می گذرد، داغ تو تازه ست هنوز
راه افتاده تمام غم دنیا با تو
شاعر: حسین سنگری
تعداد بازديد : 233
دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت: 13:00
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب