شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم

شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم

شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم

شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم

شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم
شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شب شد و در محیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم ** از خجالت دو گونه ام سرخ و اشک حسرت ز دیده می بارم

 

شب شد و در محیط تاریکی

با زبان دعا سخن گفتم

سر به زیر و شکسته و تنها

پیش چشم خدا سخن گفتم

**

از خجالت دو گونه ام سرخ و

اشک حسرت ز دیده می بارم

من همان بنده ی خودت هستم

روسیاهم، بدم، گنهکارم

 **

ولی حالا شنیده ام گفتی

که به دنبال بنده میگردی

تا بدیِ مرا بپوشانی

جامه ی پاک و تازه آوردی

 **

جای دوری نمی رود امشب

با محبت بیا نگاهم کن

من که سر در گم و پریشانم

تو کریمانه سر به راهم کن

 **

تلخی کام روزگار مرا

گاه گاهی عسل کنی خوب است

در میان جدال خوف و رجا

بنده ات را بغل کنی خوب است

 **

از غضب کردنت هراسانم

ای جمیع صفات رحمانی

بزن اما خودت بلندم کن

هر زمان، هر کجا که می دانی

**

آه از فراق و تنهایی

سینه ام باز شعله ور شده است

گل من در تنور عشق حسین

دم به دم آب دیده تر شده است

 **

می رسد هر نفس شمیم بهشت

هر کجا حسین همدم ماست

آتشت را نصیب خولی کن

دوری از کربلا جهنم ماست

 **

السلام علیک یا ارباب

با دلی بیقرار و چشمی تر

خون تازه هنوز می ریزد

از گلویت به دامن مادر

**

ما شما را عزیز می دانیم

نامتان بهتر از سر و جان است

بخشی از مرهم جراحاتت

اشک سینه زنان ایران است

**

مثل یک مادر پسر مرده

مثل ابر بهار می باریم

از لب تشنه و و لب گودال

روضه های نگفته ای داریم

 

محمد امین سبکبار


تعداد بازديد : 79
چهارشنبه 11 تیر 1393 ساعت: 10:52
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف