شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن

شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن

شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن

شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن

شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن
شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شکر خدا که سینه زن مادرت شدم شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم دست خدا نام تو را بر دلم نوشت از آن

شکر خدا که سینه زن مادرت شدم

شب تا به صبح گریه کن خواهرت شدم


دست خدا نام تو را بر دلم نوشت

از آن به بعد از دل و جان نوکرت شدم


نوکر شدم ، نوکر این هیئت و علم

سینه زدم ، سینه زن دخترت شدم


لطف تو بود از نفس چون مسیح تو

زنده شدم بار دگر عاذرت شدم


رنگ عزا ماتم عظما به دل کشید

قلبم شکست ، بهر غمت مضطرت شدم


...زخم گلو ، روضه ی گودی و شمر پست

از کودکی زار غم حنجرت شدم...


» شرمنده ام از غم زینب نمرده ام»

من با چه رو ناله زدم یاورت شدم؟...


روز جزا شافع من مادر شماست

شکر خدا که سینه زن مادرت شدم

شاعر: امير عباسعلي پور


تعداد بازديد : 201
دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت: 12:48
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف