سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو

سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو

سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو

سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو

سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو
سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سعید بیابانکی جانبازان دفاع مقدس دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلو

جانبازان دفاع مقدس

 

دور تا دور حوض خانه ما

پوکه های گلوله گل داده است

پوکه های گلوله را آری

پدر از آسمان فرستاده است

 

عید آن سال، حوض خانۀ ما

گل نداد و گلوله باران شد

پدرم رفت و بعد هشت بهار

پوکه های گلوله گلدان شد

 

پدرم تکه تکه هر چه که داشت

رفت همراه با عصاهایش

سال پنجاه و هفت چشمانش

سال هفتاد و پنج پاهایش

 

پدرم کنج جانماز خودش

بی نیاز از تمام خواهش ها

سندی بود و بایگانی شد

کنج بنیاد حفظ ارزش ها

 

روی این تخت رنگ و رو رفته

پدرم کوه بردباری بود

پدر مرد من به تنهایی

ادبیات پایداری بود


تعداد بازديد : 323
یکشنبه 02 مهر 1391 ساعت: 11:13
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف