امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من

امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من

امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من

امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من

امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من
امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر من

امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم

دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم

ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر

من حوصله ی منت شمشیر ندارم

با اشک زبنیاد ببر خانه ی مارا

ویرانه ام و حاجت تعمیر ندارم

چون ناله ی من مد دعای سحر توست

در زمزمه ی خویش بم و زیر ندارم

بیدل تر از آنم که سراغ دلم آیی

از آه تو چون دودم و تصویر ندارم

راز من و تو فاش شد از دانه ی اشکم

ورنه من دلسوخته تقصیر ندارم

چون می کشی ام زنده ترم می کنی ای دوست

من خاصیت بسمل و نخجیر ندارم


تعداد بازديد : 243
شنبه 28 مرداد 1391 ساعت: 16:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف