دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای

دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای

دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای

دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای

دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای
دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار زنی که یکطرف ماجراست بای
دوباره کوچه و عابر و باز هم در ،دیوار

گذاشت باز به پهلوی آسمان ،سر، دیوار

زنی که یکطرف ماجراست باید فهمید

که آمده است به یک جنگ نا برابر ،دیوار

وخشت خشت به جنگ توآمده بی بی جان

نگاه کن که چگونه کشیده خنجر، دیوار

بیا که حادثه تا پشت درب خانه رسیده است

و پیش دیده ی مولا گرفته سنگر، دیوار

و در محاصره افتاد زن،می بینم

که یکطرف در و آتش و سمت دیگر ،دیوار

چقدر کرببلا زود اتفاق افناده است

که مثل شمر نشسته است پیش مادر،دیوار

هزار سال گذشته است اگر چه از آن ایام

که بوی سوخته چادر می آید از هر ،دیوار

شاعر: نادر حسيني


تعداد بازديد : 147
شنبه 28 مرداد 1391 ساعت: 15:21
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف