یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی
یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او ی

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد

قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد

اما نیامده ز سفر مهربان او

یعنی دوباره دل دختر گرفت و بعد

آنقدر لاله ریخت به راه مسافرش

تا خواب او تجلی باور گرفت و بعد

آخر رسید از سفر اما سر پدر

سر را چقدر غمزده در بر گرفت و بعد

انگار او خوب خبر از ماجرا نداشت

طفلک سراغی از علی اصغر گرفته و بعد

از روز های بی کسیش گفت با پدر

یعنی نبرد بغض و گلو در گرفته و بعد

معراج رفتی از دل گودال قتلگاه

نیزه سر تورا به روی سر گرفته و بعد

دلتنگ بود و دخترت سنگ کینه ای

بوسه زچهره و لب خنجر گرفته و بعد

اما دوباره فرصت جبران رسیده بود

یک بوسه از گلوی مطهر گرفت و بعد

جان داد در مقابل چشمان عمه اش

با بال های زخمی خود پر گرفت و بعد ...


تعداد بازديد : 193
سه شنبه 24 مرداد 1391 ساعت: 20:03
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف