تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
فزت و رب الكعبه
اي تيغ! دمي كه يارم از پا افتاد
انگار علي زير قدمها افتاد
يك شهر براي بردنم رد ميشد
از روي دري كه روي زهرا افتاد
***
اي تيغ! نهان كردي افسوسم را
زخم تو تمام كرده كابوسم را
يك عمر نديدي به علي ميخندد
آن كس كه شكست دستِ ناموسم را
تعداد بازديد : 109
جمعه 20 مرداد 1391 ساعت: 11:43
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب