ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع

ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع

ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع

ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع

ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع
ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را از آن فزت برب الکع
ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را
 
ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـق‌تعالی را
 
از آن فزت برب الکعبه گفت و چشم خود را بست
 
که بعد از فاطمه زندان خود می‌دید دنیا را
 
میـان دوستـان هـم انفـرادی بود زندانش
 
چو شمع انجمن کشتنـد آن تنهای تنها را
 
ز جبریل امین برخواست این فریاد بر گردون
 
الا یا اهـل عالـم تسلیت، کشتند مـولا را
 
علی بی‌هوش در محراب خون افتاده بود اما
 
به زخم خویش حس می‌کرد اشک چشم زهرا را
 
دوباره از درون زخم او فـواره مـی‌زد خون
 
ز رویش هرچه یاران پاک می‌کردند خون‌ها را
 
الهی تا قیـامت خـون بگرید چشم زیبایی
 
که از خون لاله‌گون کردند آن رخسار زیبا را
 
حسن جان! فرق مولا را بپوشان پاسداری کن
 
کـه چشـم دختـر زهـرا نبینـد زخم بابا را
 
سلام سجـده تـا صبح جزا تقدیم مظلومی
 
که بخشید آبرو با خون خود شب‌های احیا را
 
گنه کردی مشو مأیوس از عفو خدا «میثم
 
علی با چهرۀ خونین شفاعت می‌کند ما را

تعداد بازديد : 91
سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 11:13
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف