امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک

امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک

امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک

امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک

امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک
امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امشب علی می بیند اشک دخترش را در کوفه می گوید اذان آخرش را مرغابیان خانه دامن را نگیرید خالی ک

امشب علی می بیند اشک دخترش را

در کوفه می گوید اذان آخرش را

 

مرغابیان خانه دامن را نگیرید

خالی کنید ای عرشیان دور و برش را

 

روی لبش انّا الیه راجعون است

بر آسمان ها دوخته چشم ترش را

 

با رفتن بابا خدا می داند و بس

در خانه بی تابی قلب دخترش را

 

ای ابن ملجم زودتر از جای برخیز

او قصد دارد که ببیند همسرش را

 

دلتنگ مانده تا ببیند بار دیگر

رنگ کبود صورت نیلوفرش را

 

حالا علی را سوی خانه می برندش

جبریل می گیرد کمی زیر پرش را

**


تعداد بازديد : 163
سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 11:01
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف