تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
ذكرُ عليٌ عباده
نيكوست تو را هرچه كه از يار رسيده
خونِ تو رها گشته به دستار رسيده
شمشير چنان بر سر تو خورده كه انگار
در فرق تو دلداده با دلدار رسيده
خونين شده دستار ِ تو آنقدر كه فرقت
مانند اناري ست كه بسيار رسيده
نزديك چهل سال به اندازه ي كافي
هِي غُصه و غم از در و ديوار رسيده
گفتي در و ديوار و علي يادِ گُلش كرد
آن غنچه ي خوشبو كه به مسمار رسيده
نزديك چهل سال نديده ست گُلش را
پس وقت سحر نوبت ديدار رسيده
(شاعرش را نميشناسم)
تعداد بازديد : 93
دوشنبه 16 مرداد 1391 ساعت: 21:19
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب