تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
يا حسين (ع)
تعداد بازديد : 205
یکشنبه 15 مرداد 1391 ساعت: 13:07
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
خبري نيست از تو و کفنت
يوسف من کجاست پيرُهنت
يادگاري ز جنگ حک شده است
مُهري از سمِّ اسب روي تنت
تا خود حشر بر سنان لعنت
که فرو کرده نيزه در دهنت
پيرمردان ناتوان حتّي
با عصا مي زدند بر بدنت
همه را سياه مي ديدي
به فداي نفس نفس زدنت
استخوان هاي سينه ي تو شکست
شمر وقتي که روي سينه نشست
آينه بودي و ترک خوردي
از همه بي هوا کتک خوردي
قتلگاهت نگو که غوغا بود
سر پيراهن تو دعوا بود
کاش مادر نبود در گودال
از بد روزگار امّا بود
(علي اكبر لطيفيان)
تعداد بازديد : 205
یکشنبه 15 مرداد 1391 ساعت: 13:07
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب