محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ

محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ

محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ

محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ

محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ
محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
محمد سعید میرزایی امام حسن مجتبی(ع)-ولادت این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی ست که بر کنگرۀ

امام حسن مجتبی(ع)-ولادت


این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ 

نامی ست که بر کنگرۀ عرش نوشته است 

از نور محمّد تن این پاک سرشته است

عطر نفسش رایحۀ بال فرشته است

امشب شب رویش، شب میلاد بهار است

از جذبۀ این جلوه فلک آینه‌زار است

امشب نظر ساقی این میکده عام است

آیینه بیارید که این جلوه مدام است

نور است و نوید است و درود است و سلام است

ماه است و تمام است و امیر است و امام است

ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت!

ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت!

بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد

چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد

پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟

جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد

تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد 

پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد  

نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته

تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته

زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته

احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته

کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! 

جانم حسن من حسن من حسن من! 

مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید

در راه وفای حسنم کم مگذارید

نور دل من آمده، آیینه بیارید

گر اهل ولایید، به او دل بسپارید

عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد

در روز شفاعت ز شفیعان شما باد

ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن

ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن

خورشید فلک نیست به مانند تو روشن

عالم شده از صورت دلبند تو روشن

لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است

چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است

مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود

از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود

روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود

دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود

شادی پیمبر، همه جان و دل مولا

روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا

این کیست که در عرش خدا چشم و چراغ است

آری حسن است این که نخستین گل باغ است 

ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است 

بازار دل ‌افروزی عالم ز تو داغ است

تا باد جهان مست می جام حسن باد

تا باد، بهار دل ما، نامِ حسن باد


تعداد بازديد : 135
جمعه 13 مرداد 1391 ساعت: 16:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف