ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم
ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم

عمریست محتاج گداهای شماییم

 

آواره های کوچه ی حُسن بهاریم

کاسه بدست سفره های هل اتاییم

 

از روز اول خادم این خانواده

تا شام آخر هم مقیم این حراییم

 

ما نسل در نسل عاشق این خانه هستیم

مانند یک دیوانه از عالم جداییم

 

تا دست بر دامان مولایی کریمیم

بر سفره های عالم و آدم خداییم

 

از اولش هم قلب ما دست شما بود

توفیق ما و سلب ما دست شما بود

 

تا پای احسان شما پرواز کردم

این نامه را با نام مولا باز کردم

 

رویم سیاه آقا اگر حرف شما را

با دست کوتاه از سر خود باز کردم

 

غیر از شما دست کسی باران صفت نیست

نادانی من بود اگر هم ناز کردم

 

در زیر باران زمستان عاشقی را

با رخصت از چشم شما آغاز کردم

 

وقتی که آغوش بهارت گرمتر شد

تا پای احسان شما پرواز کردم

 

ای عالم و آدم گرفتار بقیعت

ما را ببر تا پشت دیوار بقیعت

سیدمحمدرضا اویارحسین


تعداد بازديد : 107
سه شنبه 10 مرداد 1391 ساعت: 23:56
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف