تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت

تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت

تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت

تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت

تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت
تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تا که در خانه در برابرش افتاد شعله ی آهی میان حنجرش افتاد بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش بند اسارت

تا که در خانه در برابرش افتاد

شعله ی آهی میان حنجرش افتاد

 

بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش

بند اسارت به جسم لاغرش افتاد

 

پای پیاده دوان دوان پی مرکب

در وسط کوچه ها که پیکرش افتاد ...

 

... ناله زد آنجا شبیه ناله ی زهرا

یاد کبودی روی مادرش افتاد

 

لحظه ای که مادرش به روی زمین خورد

ضربه چنان سخت بود ... گوهرش افتاد

 

خواست که بر روی پای خویش بایستد

هر چه قَدَر سعی کرد ... آخرش افتاد

 

تاول پاهای خویش را که نظر کرد

خاطره ای در دل مطهرش افتاد

 

روضه ای از روضه های داغ رقیه

شعله ی اشکی شد و به محضرش افتاد

 

در اثر شدّت پیاپی سیلی

دیده ی او تار شد ... معجرش افتاد


تعداد بازديد : 107
چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت: 18:30
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف