صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم

صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم

صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم

صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم

صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم
صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سم

صلّی الله علیکِ یا عقیلة بنی هاشم

 

زینبم نائبة الزهرایم

مادرم گفته که بی همتایم

بشنوید ارض و سما! آوایم

این حسینی که بُوَد، آقایم ...

 

... تا که دیده به روی من وا کرد

مهر خود را به دل من جا کرد

 

کوثر حضرت کوثر هستم

زین اَب هستم و زیور هستم

زیور فاتح خیبر هستم

خطبه ام گفت: که حیدر هستم

 

همه دیدند هنر دارم من

مثل عباس، جگر دارم من

 

ذوالفقار سخنم برّان است

یکی از لشکر من طوفان است

دشمن از «مردی» من حیران است

بی سبب نیست که سرگردان است...

 

... دیده هر بار، حریف همه ام

پروش یافته ی فاطمه ام

 

ای برادر! به دلم غم دارم

دل سوزان و قدی خم دارم

دم آخر شده ماتم دارم

خاطراتی ز محرّم دارم

 

لرزش دستم اگر جلوه نماست

همه اش زیر سر کرب و بلاست

 

همه جا پای به پایت بودم

دائماً زیر لوایت بودم

مثل یک کوه برایت بودم

شاهد کرب و بلایت بودم

 

من که بازیچه ی تقدیر شدم

از غم تو به خدا پیر شدم

 

روضه ی باز شنیدن سخت است

بار بر دوش کشیدن سخت است

تلخی آه چشیدن سخت است

سوی گودال دویدن سخت است

 

دیدم آن جا که چه غوغا کرده

بی حیا، کار خودش را کرده

 

حنجری سوخته شد بعد از آن ...

جگری سوخته شد بعد از آن ...

مادری سوخته شد بعد از آن ...

معجری سوخته شد بعد از آن ...

 

زیر و رو شد بدنت با نیزه

تا که شد در تن تو تا نیزه

 

وای از آن سفر شام، حسین !

وای از آن ملأ عام، حسین !

وای از طعنه و دشنام، حسین !

وای از سنگ لب بام، حسین !

 

آن دیاری که پر از بیداد است

شام نه، کشور کُفر آباد است

 

ذرّه ای رحم در آن ناس نبود

بینشان عاطفه بشناس نبود

حرفی از غیرت و احساس نبود

کاش آن جا سر عبّاس نبود ...

 

... تا نبیند سر بی معجر را

پای پر آبله ی خواهر  را

 

مردم شام به ما سنگ زدند

همه صف بسته هماهنگ زدند

در عزایت کف و آهنگ زدند

به موی دخترکت چنگ زدند

 

دختر شام به پیش سر تو

ریخته نان جلوی دختر تو


تعداد بازديد : 230
چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت: 18:19
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف