مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح

مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح

مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح

مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح

مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح
مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مادر ماه بنی هاشم عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ ح

    مادر ماه بنی هاشم
عروس ِخانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگر
بزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ حیدر

به خانه آمد و آهسته نشست بینِ در و دیوار
ز چشم، خونِ روان میریخت به یادِ زخمِ دلِ مادر
 
اگرچه فاطمه ام؛ امّا کنیزِ مادرتان هستم
زهی مقام! که خواهم شد کنیزِ دخترِ پیغمبر

حسین جان! به فدایت باد یکی یکیِّ پسرهایم
اگرچه جانِ کمی دارند، ببخش! -این سر و این خنجر
!-

تمامِ شهر،به قربانت! دو دست و چشم که چیزی نیست!
خدا کند که اباالفضلم، فدائیِ تو شود آخر

بسوزم از غمِ تو ای کاش بقیع، پخش شود خاکم
ببویم آن گلِ مخفی را منم صدا بزنم: "مادر"

(عارفه دهقاني"نسيم")

من غلام قمرم


تعداد بازديد : 179
جمعه 15 اردیبهشت 1391 ساعت: 17:37
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف