»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع

»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع

»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع

»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع

»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع
»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
»» عشق رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق ظهر عطش غروب غم انگیز ع
»» عشق

رگهای گردنش همه شد بوسه گاه عشق
چشمش به راه ، چشم به راه نگاه عشق


ظهر عطش غروب غم انگیز عمر اوست
ظهری که شد غروب و سپس صبحگاه عشق


گل کرده بود عشق حقیقی برای او
سر بود و راس نیزه و آزاد راه عشق


مهتاب در تنور خدایا چه حالت است
گویا که در تنور فتاده است ماه عشق


خود را فنای دوست نموده است بی گمان
معشوق او خداست ، خودش پادشاه عشق


ای روزگار داوری صحنه با تو باد
بشکسته سر، ز صحنه برون رفته شاه عشق


باطل تمام قد مقابل حق ایستاده است
دشت بلای کرببلا رزمگاه عشق


شمشیر را شکست دهد خون دلیل من
هر نیزه شکسته ی در قتلگاه عشق


آن سر که رفت کوی به کو راس نیزه هست
هم کشتی نجات بشر هم گواه عشق


تعداد بازديد : 145
پنجشنبه 17 فروردین 1391 ساعت: 15:43
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف