![]()
|
ای پسرم تاج سرم لب بگشا یا علی بر پدر خون جگرت رحم نما یا علی
یا علی اکبر
بردی تو جان از تن من اکبرم آمده تا جان ندهم خوا هرم
یا علی اکبر
برسر تو در بر تو از نفس افتاد ه ام هر که مر ا دید چنین گفت که جان داد ه ام
با زانو یم در بر تو آمدم بر سر زخمی تو بو سه زدم
یا علی اکبر
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
می خوا ست علی حرف بزند ابی عبد الله لخته خون را از دهان علی بیرون آورد
یک نفس کشید جان داد چرا صورت به صورت علی گذا شت وقتی خم شد رو صورت علی پیر شد خون علی را به محا سن ما لید یزید هم چوب به لب ابی عبد الله می زد می گفت حسین چقدر زود پیر شدی
تعداد بازديد : 239
دوشنبه 07 فروردین 1391 ساعت: 13:12
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)