حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان

حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان

حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان

حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان

حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان
حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حمید رمی امام زمان(عج)-مناجاتی باز هم اول كلام، سلام! حضرت سید اﻷنام، سلام! نوكر رو سیاهتان

امام زمان(عج)-مناجاتی

 

باز هم اول كلام، سلام!

 حضرت سید اﻷنام، سلام!

نوكر رو سیاهتان هستم

تویی ارباب و هم امام، سلام!

جنّ و انس و مَلَك همه بنده

ای تو مولای خاص و عام ، سلام!

افتخار است صحبتِ با تو

سیر نیستم از این سلام سلام!

 من خداحافظی كنم با تو؟

اول و آخر كلام ، سلام!

 این دلم زار و سینه ام بی تاب

 السّلام علیك یا ارباب

 ای بهاری ترین! خزان شده ام

هم چو اشكی به دل روان شده ام

در پسِ پرده ها نهان شده ای

 بین عشّاق تو عیان شده ام

طبع شعرم دوباره گُل كرده

 باز مهمان آسمان شده ام

 ای بلندِ همیشه در بالا!

 از فِراق تو، قد كمان شده ام

 صاحب العصر و الزمان شده ای

من اسیرت به نقدِ جان شده ام

آشنای غریب آقا جان

ذكر أمَّن یُجیب آقا جان  

 می نویسم به روی دستانم

من هنوزم زِ نسل سلمانم

 از اَزَل تا ابَد به لطف خدا

 نوكرت بوده ام وَ می مانم

 منتظر مانده ام كه برگردی

ای امید دل پریشانم

ای صفای تمام هفته ی من

روز جمعه به گریه می خوانم

كِی شود تو بیایی ای آقا

 كِی به تو می رسم؟ نمی دانم

قابلم كن كه پرپرت باشم

 كاش می شد چو اكبرت باشم

می رسم روزی از زمان شما

یك سه شنبه به جمكران شما

روز و شب گریه می كنی آقا

 من شوم كاش روضه خوان شما

روزیَم را تو می دهی مولا

لقمه ی هرشب است، نان شما

شكرُ لِلّه كه در شب جمعه

آمدم بین شاعران شما

جان ناقابلم كف دستم

جان من خاك پای جان شما

از اَزَل تا اَبَد گدای توأم

به همه گفته ام فدای توأم

جان ارباب سر جدا، برگرد

جان آن اشك بی صدا ، برگرد

به علم دار عشق حسّاسی

 جان سقّای كربلا، برگرد

به همان لحظه ای كه گریان بود

 پسر شیر مرتضی، برگرد

قَسَمَت می دهم به طفلی كه

 شیر خواره شد فدا، برگرد

جان آن مادری كه در كوچه

 به زمین خورد بی هوا، برگرد

دیر شد یا بقیه الزّهرا

روضه خوان امام عاشورا


تعداد بازديد : 309
یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 19:36
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف