|
امام زمان(ع)-مناجات
ای محو تماشای تو چشمان پری ها
از رایحه ات مست تمام سحری ها
خون است دل ما ز فراق رخ ماهت
محصول غم عشق تو شد خونجگری ها
ای گمشده این دل سرگشته كجائی
بس نیست مگر در طلبت در به دری ها
ای همسفر باد صبا نام مرا هم
كن ثبت نگارا به صف همسفری ها
با سالك بیچاره بگو راه كدام است
باید كه به تو ختم شود رهسپری ها
ای یار سحر خیز ، سحر خیز نمایم
محبوب تو باشد سحر و دیده تری ها
باید كه نمازی به تمنای تو خوانیم
فارغ ز غم نان و تب سیم و زری ها
ای كاش برای دل من ازغم عشقت
بالا برود زود تب بهره وری ها
شوق نفسی دیدن تو جان به لبم كرد
ما را برهان یار از این جان به سری ها
با باد صبا من گله از زلف تو كردم
تا چند بمانیم در این بی خبری ها
تا چند كنی ناز برای من مجنون
تا چند كنی جلوه به چشم دگری ها
شیرین سخنی گر به سخن لب بگشائی
تعطیل شود كارتمام شكری ها
آوای انا المهدی تو از حرم عشق
پایان بدهد بر همه نوحه گری ها
تعداد بازديد : 627
یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 19:16
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
این نظر توسط حمیدرضا در تاریخ 1348/10/11 و 13:01 دقیقه ارسال شده است | |||
با سلام لطفا وبلاگ حاج مجتبی روشن روان رو لینک کنید
لینک شدید http://labbaik-ya-hasan.persianblog.ir/ |