تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
خونه ی مولا خاموشه تمام دنیا تاریکه میمیره زینب تا میگه لحظه ی وصلت نزدیکه غمی تو نگاش نشسته دلش از زمونه خسته میره با دل شکسته نفس آروم آرومه کارم دیگه تمومه چشم های خیس تب دارش شبیه چشمه می مونه میون بستر دل خسته به یاد زهرا می خونه بیا قد خمیده یارم بیا لحظه ای کنارم ببین قلب بی قرارم خوشی دیگه حرومه کارم دیگه تمومه نفس آروم آرومه کارم دیگه تمومه غمی تو نگاش نشسته دلش از زمونه خسته میره با دل شکسته صدام آروم آرومه کارم دیگه تمومه نفس آروم آرومه کارم دیگه تمومه برای بابا می میره دلی که از غم بی تابه کنار بستر عباسش با چشم گریون می خوابه دل آسمون می گیره دلش از زمونه سیره توی غصه ها اسیره غمش تو گلومه خوشی دیگه حرومه کارم دیگه تمومه نفس آروم آرومه کارم دیگه تمومه خونه ی مولا خاموشه تمام دنیا تاریکه میمیره زینب تا میگه لحظه ی وصلت نزدیکه غمی تو نگاش نشسته دلش از زمونه خسته میره با دل شکسته نفس آروم آرومه کارم دیگه تمومه چشم های خیس تب دارش شبیه چشمه می مونه میون بستر دل خسته به یاد زهرا می خونه بیا قد خمیده یارم بیا لحظه ای کنارم ببین قلب بی قرارم نگام آروم آرومه کارم دیگه تمومه دلم برای حرمت پر می زنه برای تو دل پر میزنه شب ها برای تو هق هق می کنم به یاد تو دق می کنم چشم هام تا کم بیاره برات بارون می باره دلم آروم نداره یا علی ...
تعداد بازديد : 323
جمعه 26 اسفند 1390 ساعت: 10:31
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
