تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
طبیبا وا مــــکـــن زخــم سرم را مسوزان قـلب زینب دخترم را
طبیبا کـــــــــار از درمان گذشته زد آتش زخم سر این پیکرم را
طبیبا نــــــــسخه ننویسی که باید اجــــل برچیند امشب بسترم را
ببند آن گــونه فرقم را که در قبر نبیند فـــــــــاطمه زخم سرم را
من آن یارم که شستم در دل شب تــــــن خـــــونین تنها یاورم را
درود زنــــــــدگی را گفتم آنروز که زد در کوچه قُنفذ همسرم را
در و دیــــوار مسجد هست شاهد کـــــــه مــــن گفتم اذان آخر را
تعداد بازديد : 5351
پنجشنبه 25 اسفند 1390 ساعت: 12:36
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب