اسرا در کوفه

اسرا در کوفه

اسرا در کوفه

اسرا در کوفه

اسرا در کوفه
اسرا در کوفه
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اسرا در کوفه

حضرت زینب(س)-اسارت

 

شکسته بال و پری شوق آسمان دارد

درون سینه خود زخم بیکران دارد

همان که قامت صبر از صبوریش خم بود

در اوج قله ماتم شکوه پرچم بود

همان که آینه ی روشن حقایق بود

همان که هم دم هفتاد و دو  شقایق بود

همان  که از غم هجران شکسته قامت او

هزار خاطره مانده است از اسارت او

هزار خاطره از شهر و کوچه و از شام

هزار خاطره از سنگ و بام و از دشنام

هزار خاطره از یاس های سرخ و کبود

 هزار خاطره از کودکی که گم شده بود

به چشم خیس من امشب نگاه کن بانو

 تمام حس مرا پر ز آه کن بانو

چه قدر بغض نشسته به روی حنجرتان!

 بلا به دور مگر که چه آمده سرتان!؟

شبیه آینه های شکسته می مانید

چه قدر آیه اَمّن یُجیب می خوانید!

من از هجوم عطش بر لبت خبر دارم

من از گرسنگی هر شبت خبر دارم

نه سایه ای ز ترحم، نه آب آوردند 

برای تشنگیت آفتاب آوردند

تو ای سپیده ی صبح قیام عاشورا

پیام آور سرخ پیام عاشورا

بخوان سرود پریدن بخوان پَری باقیست

هنوز بین شماها کبوتری باقیست

هنوز در پس این نای زخم خورده ی تان

صدای غرشِ الله اکبری باقیست

اگر چه روح علمدار پر کشید اما

میان دشت علمدارِ دیگری باقیست

و بین معرکه با صبر خود نشان دادید

هنوز مرد نبردید تا سری باقیست


تعداد بازديد : 185
یکشنبه 21 اسفند 1390 ساعت: 18:31
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف