شام غریبان

شام غریبان

شام غریبان

شام غریبان

شام غریبان
شام غریبان
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شام غریبان

حضرت زینب(س)-اسارت

 

حّر و آزادم و روزی که ز مادر زادم

آمد الطاف حسینی به مبارک بادم

سر از آن روز به زیر قدمش بنهادم

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم

بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

من که امروز اسیرم به کف اهل نفاق

خواهر شاه عرب پادشه ارض وفاق

از مدینه شدم آواره سوی ملک عراق

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم  

از ازل عشق حسین در دل شیدایم بود

جان فشاندن به رهش سرّ سویدایم بود

در ولای غم او منزل و مأوایم بود

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

به خدا علت آزادی ام از همت اوست

لرزه ام در بدن و گریه شوقم به گلوست

بشکافد اگر عضو مرا تا رگ و پوست

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

اگرم عشق برادر به اسیری انداخت

چاره ای نیست به تقدیر قضا باید ساخت

با وجودی که مرا ناز محبت بگداخت

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم

عقل آورد مرا تا به در خانه ی عشق

گفت این خانه بود خانه ی بی خانه ی عشق

باش اینجا به غلامی در کاشانه ی عشق

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق

هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم


تعداد بازديد : 207
شنبه 20 اسفند 1390 ساعت: 18:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف