صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد

صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد

صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد

صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد

صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد
صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد آنجا بیابان در بیابان موج می زد

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر

 

صحرا به صحرا باد و توفان موج می زد

آنجا بیابان در بیابان موج می زد

با پشته های ماسه ی در شن نهفته

مغرور تر از قله ی در ابر خفته

کوهان به کوهان اشتران کوه جاری

سُم بر زمین می کوفت باد نو بهاری

روی ترک های زمین خشک ریشه

خورشید می بارید مانند همیشه

آشوبی از دریا فراتر داشت صحرا

انگار شوری تازه در سر داشت صحرا

ناگاه شد آیینه ای از نور پیدا

گرد و غبار کاروان از دور پیدا

آنک ندا آمد رسول عشق برخیز

برخیز و شوری تازه در عالم برانگیز

امروز  خُم ها سر به سر مست تو افتاد

تکمیل دین عشق در دست تو افتاد

دین خدا را تا نماند پرس و جویی

باید بگویی آنچه را باید بگویی

هر چند بعد از این تو را دیوانه خوانند

ننوشته مکتوب تو را هذیان بدانند

هر چند نامردان لباس قهر پوشند

فرزند صلح و آشتی را زهر نوشند

هر چند بعد از تو دل از دلبر ببرّند

خون خدا را تشنه تشنه سر ببرّند

هر چند دینت را سر نیزه بجویی

باید بگویی آنچه را باید بگویی

در نشوه خیزی که زمین مست آسمان مست

ساقی و سقا بر بلندا دست در دست

دستی که با آن در ازل گل می سرشتند

دستی که لوح عشق را با آن نوشتند

دستی که راز کنتُ کنزاً مَخفیا بود

روزی که الرّحمن علی العَرش استوی بود

دستی که ابراهیم را در آستین بود

دستی که بت ها را شکست آری همین بود

دستی که هر شب کفش پاره وصله می کرد

دستی که خیبر را به زانو در می آورد

دستی که گرچه با سکوت چاه پیوست

در روشنای شمع بیت المال ننشست

دستی که بوی غربت و نان و رطب داشت

دستی که دل در پرسه های نیمه شب داشت

دستی که همپای رعیت بیل می زد

اما قنوتش طعنه بر جبریل می زد

دستی که شهر علم را دروازه وا کرد

گویی"سحر بلبل حکایت با صبا کرد"

دستی که از اوج ید اللهی می آمد

دست خدا دست علی دست محمد

امشب "شب وصل است و طی شد نامه ی هجر"

آری "سلامٌ فیه حتّی مَطلع الفجر"

 

مهدی جهاندار


تعداد بازديد : 295
سه شنبه 30 شهریور 1395 ساعت: 12:41
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف