تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
امام جواد(ع)-شهادت
سن و سالی نداشتی اما
درد، همسفره ی تنت شده بود
غربت از این بزرگتر هم هست؟!
همسرت نیز دشمنت شده بود
جگرت پاره پاره در خون و
روبه روی تو یک طبق انگور
موذیانه مدام می خندید
چشم های کنیزکان از دور
عطش از چشم های کم سویت
روی لبهای خشک خاک چکید
چشم می بستی و عبایت را
پر و بال فرشتگان بوسید
ذوب کرده تمام عمرِ تو را
آتش دور بودن از پدرت
این حکایت هنوز هم باقیست
درد را ارث می برد پسرت
سالها بار جهل این مردم
کرده خم پشت خاندان تو را
شیعه یک روز می دهد پاسخ
هتک حرمت به آستان تو را
شیعه یک عمر منتظر مانده
که علمدار منتقم برسد
آخرین بند شعر من باید
که به دستان معتصم برسد
زهرا سادات دهقانی
تعداد بازديد : 167
جمعه 12 شهریور 1395 ساعت: 10:33
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب