یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�

یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�

یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�

یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�

یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�
یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یک عمر زمان به اشک مولا خندید یک عمرتمام غربتش را می دید این لحظه ی آخری چه حالی دارد!! باید که زبان ح�

یک عمر زمان به اشک مولا خندید
یک عمرتمام غربتش را می دید
این لحظه ی آخری چه حالی دارد!!
باید که زبان حال اورا فهمید

افسوس که قید ماندنش را بزنند
یا آتش کینه گلشنش را بزنند
ای کاش بدانی که چه حالی دارد?
مردی که به پیش اوزنش را بزنند

آتش زده غصه قلب مأنوسش را
آزاد نکرده بغض محبوسش را
یک عمرمقابلش عذابش می داد
دستی که شکست دست ناموسش را

مهدی قاسمی


تعداد بازديد : 229
دوشنبه 07 تیر 1395 ساعت: 11:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف