امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�

امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�

امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�

امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�

امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�
امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امام علی(ع)-مدح و ولادت برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چ�

امام علی(ع)-مدح و ولادت

 

برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است

قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است

چگونه واژه بگیرد به کار چون خجل است

که جان سپردن شاعر ز عجز، محتمل است

به ذره گر نظرِ لطفِ ماهِ من نرسد

به آسمانِ وصالش نگاه من نرسد

قلم به دست من امشب به شور آمده است

دوباره موسیٖ جانم به طور آمده است

دوباره بانگ أَنَا الله ز دور آمده است

بیا که جلوه ی مستورِ نور آمده است

بیا که شاه و گدا همنشین هم شده اند

دگر دعا و اجابت قرین هم شده اند

زمین مکّه کند فخر بر سمٰا امشب

رسد ز سوی سماوات این ندا امشب

رسیده آیت تطهیر و هَلْ أَتیٰ امشب

رسیده نَفْسِ پیمبر، ولیّ ما امشب

برای هرچه خدا گفت یک مَثَل آمد

علی عالی اعلای بی بَدَل آمد

امیر مُلک ولا شاه لافتیٰ حیدر

شهی که آمده در شأنش إنّما حیدر

برای امر خلافت به حقّ سزا حیدر

وَ معجزات نبوّت به انبیا حیدر

زمین ز مَقدم او رشکِ آسمان گردید

به روی دست نبی دستِ حقّ عیان گردید

علیست یار و مددکار انبیای خدا

علیست در همه احوال آشنای خدا

علیست راضی مطلق به هر قضای خدا

علیست آیت عظمای حقّ برای خدا

درون سینه ی من تا که عشق پابرجاست

زبان فقط به دهانم به یاعلی گویاست

ولایت تو به من داده آبرو آقا

فقط به عشق تو هستم به گفتگو آفا

به دست من ز مِی عشق دِهْ سبو آقا

نگو که رانده ای از خود مرا، نگو آقا

لبم به عشق علی هر دم این ثنا دارد

خوشا به حال دل من که مرتضیٰ دارد

 هر آنکه از تو سرود و هر آنکه از تو نوشت

یقین به حُرمت حبِ تو می س‍ِزَد به بهشت

بگو به سر که ندارد به سر خیالت، خشت

بدون مُهر ولایت، اساس نیکی زشت

به حشر، دشمنِ تو سرفکنده می آید

به شیعیان تو آن روز خنده می آید

 

وحید دکامین


تعداد بازديد : 53
پنجشنبه 02 اردیبهشت 1395 ساعت: 14:32
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف