سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�
سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند پشت در ناباورانه باورم را می زدند لرزه بر جان همه اهل حرم افتاد�

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند
پشت در ناباورانه باورم را می زدند
لرزه بر جان همه اهل حرم افتاده بود
لحظه ای که با لگد درب حرم را می زدند
پیش چشمم شعله بر باغ و بهار من زدند
غنچه ام پرپر شد و نیلوفرم را می زدند
مصحف پیغمبرم در شعله ها افتاده بود
جزء جزء و آیه آیه کوثرم را می زدند
ماجرای کوچه و بازار از یادم نرفت
دستهایم بسته بود و همسرم را می زدند
یک نفر با تازیانه دیگری هم با غلاف
با تمام زور و بازو دلبرم را می زدند
از خجالت این سرم را بر زمین انداختم
با که گویم دختر پیغمبرم را می زدند
می پرد هر شب حسن از خواب می گوید پدر
خواب میدیدم دوباره مادرم را می زدند
**************************
آتش این خانه تا کرب و بلا هم می رسد
بر دل صد چاک زینب باز هم غم می رسد
دخترانت ، فاطمه ارثیه از تو می برند
هر که هم نام تو شد سیلی به رویش می زنند
بارالها جان حیدر زین سخن بر لب رسد
روزگاری شعله ها بر دامن زینب(س) رسد
اهل بیت مصطفی را بر اسارت می برند
دختر شیر خدا را با جسارت می برند

نوید طاهری

 

 

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2


تعداد بازديد : 195
شنبه 08 اسفند 1394 ساعت: 17:15
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط بلتنم در تاریخ 1394/12/08 و 17:37 دقیقه ارسال شده است

بلتنم

به سوز و اشک و آه و چشم تر نوشته اند
برای سینه ام فشار در نوشته اند
مرا برای شوهرم سپر نوشته اند

نمیشوم دمی ز مرتضی جدا خدا

مقابل دو دیده ی علی مرا زدند
حواس من به زینبین و بی هوا زدند
به دست و صورتم چه تازیانه ها زدند

مرا نما برای مرتضی فدا خدا

به راه خانه ام قباله ی فدک به دست
ره مرا گرفته و دل مرا شکست
و ناگهان دو دست او به صورتم نشست

به هر نفس حسن مرا زند صدا خدا

ز سیلی و لگد شدم، چه زار و خسته من
خجسته دشمن علی و ناخجسته من
به خانه رهسپار با دل شکسته من

به عهد با علی نموده ام وفا خدا

جعفر ابوالفتحی

منبع:
پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی
www.Neyjaf.ir

کانال تلگرام جدیدترین اشعار مذهبی جعفر ابوالفتحی:
https://telegram.me/neyjaf





معراج عرش بحر گوهردار فاطمه است
آیات وحی ، معنی افکار فاطمه است

وَ هر کسی که نوکر دربار فاطمه است
مدیون استقامت و ایثار فاطمه است

روز ظهور منجی ما وقت انتقام
شمشیر ذوالفقار علی یار فاطمه است

مه نور خود ز شمس جمالش گرفته است
این ماه سالهاست ، بدهکار فاطمه است

در وقت مدح یوسف مصری بگو فقط:
یوسف غلام برده ی بازار فاطمه است

در فرع؛ مهربانی مادر به کودک است
در اصل؛ مهربانی بسیار فاطمه است

شب تا سحر مریض سجود و عبادت است
آن فضه ای که روز، پرستار فاطمه است

این هم برای اهل دمشق دل حسین(ع)
زینب ، عقیله ، طاهره ، تکرار فاطمه است

جعفر ابوالفتحی


منبع:
پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی
www.Neyjaf.ir

کانال تلگرام جدیدترین اشعار مذهبی جعفر ابوالفتحی:
https://telegram.me/neyjaf




کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف